loading...
دختر عسلی
رویا بازدید : 89 دوشنبه 05 اسفند 1392 نظرات (0)

برای نوشتن این مطلب خاطره ای است که در آخر سطر مینویسم :


برای گرفتن حاجت ادعیه ای وارد شده است که یکی از این ادعیه ختم سوره واقعه به مدت 14 روز و شروع آن از اول ماه ( ماه قمری ) است که در روز دوشنبه واقع شده باشد

 خصوصیات این ختم

1.  شنیده شده از لسان بزرگان.
2.  مجرب بودن این عمل برای حاجات معنوی و بخصوص برطرف شدن گرفتاریهای مادی حتی نجات از مرگ.
3.  وجود آن در کتب ادعیه مختلف.

طریقه ختم

1.  شروع از اول ماهی که دوشنبه باشد باشد مثل ماه شعبان سال 1434 قمری (1392 شمسی)که اول آن در روز دوشنبه است.
2.  این عمل به مدت چهارده روز انجام شود.
3.  روز اول یک مرتبه سوره واقعه خوانده شود،  روز دوم دو مرتبه و.... روز چهادرهم چهارده مرتبه.  از استادی شنیدم که میفرمود از روز پانزدهم یک مرتبه کم کند تا روز 27 دوباره یک مرتبه بخواند ولی در کتاب ندیدم این مطلب را.
4. بعد از خواندن سوره واقعه در روز پنجشنبه، دعای زیر خوانده شود. البته مرحوم سید عباس کاشانی میفرماید که هر روز بعد از خواندن سوره واقعه، این دعا را بخواند .

سم الله الرَّحْمنِ الرَّحیم
یا واجِدُ یا ماجِدُ یا جَوادُ یا حَلیمُ وَ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا کَریمُ اَسْئَلُکَ تُحْفَهً مِنْ تُحَفاتِکَ تَلُمَّ بِها شَعَثی وَ تُقْضی بِها دَیْنی وَ تُصْلِحُ بِها شَأنی بِرَحْمَتِکَ یا سَیّدی اَللّهُمَّ اِنْ کانَ رِزْقی فِی السَّماءِ فَأنْزِلْهُ وَ اِنْ کانَ فِی الأرْضِ فَاَخْرِجْهُ وَ اِنْ کانَ بَعیداً فَقَرّبْهُ وَ اِنْ کانَ قَریباً فَیَسَّرهُ وَ اِنْ کانَ قَلیلاً فَکَثَّرْهُ وَ اِنْ کانَ کَثیراً فَبارِکْ لی و إن لم یکُنْ فَکَوْنِهِ بِکَیْنُونِیَّتکَ وَ وَحْدانِیَّتکَ اَللّهُمَّ انْقَلِبْ اِلی حَیْثُ اَکُونُ وَ لا تَنْقُلُنی اِلَیْهِ حَیْثُ یَکُونُ اِنَّکَ عَلی کُلَّ شَیْءٍ قَدیرٍ یا رَحیمُ یا غَنیُّ وَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ اَتْمِمْ عَلَیْنا نَعْمَتِکَ وَ هَنَّئْنا کَرامِتِکَ بِرَحْمَتِک یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

5.  شرایط کلی ختمها را رعایت کند:

الف:با وضو بودن .
ب: رو به قبله بودن.
ج: مراقبه در طول ختم.
د: در یک مجلس ختم را انجام دهد.
ز: در روز عمل را انجام دهد.
و: برای سلامتی اقا امام زمان هر روز صدقه دهد حتی اگر کم هم باشد.
ه: اگر یک نیت در نظر گرفته شود بهتر است و اگر حاجات دیگری دارد برای هر حاجت یک ختم انجام شود.

***************************

خاطره خودم

چند سال قبل که در یک پانسیون دانشجویی به عنوان سرپرست خوابگاه کار میکرد م با یک دانشجوی مرموز روبرو شدم ک هر روز سر یکساعت مشخص به داخل اتاق میرفت و در این مدت به همه سفارش میکرد خست است و کسی ا ورا صدا نکند مدت روزهای اول تا سوم و چهارم کم بود اما بعد بیشتر میشد و وقتی می آمد چشمان پف آلودی داشت کمی شک کردم و شروع  به وارسی و تحقیق که....

وقتی شک مرا فهمید گفت بیا اتاقم میخوام یک مطلبی بهت بگم و میخوام راز نگهدار باشی گفتم باشه

بلاخره با صدای خیلی آروم و نامفهومی گفت قول میدهی به کسی نگی گفتم باشه گفت آخه دست زیاد میشه ها  قول بده  گفتم باشه حالا بگو چیه گفت ببین چون تو دوستمی میگم دست زیاد نکن بذار فقط خودمون بدونیم

کلافه شده بودم اما سکوت کردم و با خنده گفتم باشه

تا گفت این سوره واقعه است ...نگذاشتم حرفش تمام بشود گفتم میدونم هر ماه قمری که به دوشنبه بیافته برای حوائج میخونیم اتفاقا خودمم هم شروع کردم نیت اولم نجات ازظلمت قبر و بعد حوائج دنیا  و آخر ته

با تعجب گفت  میدونستی گفتم بله

گفت پس به کسی نگو دست زیاد نشه  ... از این جمله اس هم خنده ام گرفته بود هم د ر دل  به عظمت خدا  کریم بودن ائمه می اندیشدیم که هیچ گاه اینطور سخن نیمیگفتند

گفتم بنده خدا اگر قرار بود ائمه ما هم این مطلب را بگویندکه این ختم سوره مبارکه منتشر نمیشد  کم ی برایش توضیح دادم که اگر او هم برای مردم خیر بخواهد خدا هم برایش خیر می آورد و در موارد معنوی اینگونه نباشه حتی دعا کند خدا اموالی در اختبارش قرار دهد که بتواند از مردم گره گشایی کند

این مطلب گذشت

سال بعد همان شخص با کمک خدمه آنجا دسیسه ای چیدند و باعث شدند بایک پاپوش بیجا من اخراج شوم

و عصر  همانروز که بیرون می امدم  آگهی کاری را دیدم و به آنجا رفتم که حقوش با آنکه کمتر بود ولی امنیت کاری داشت

یک ماه بعد آن خوابگاه واگذار یک دانشگاه شد و پرسنل هم بطور کل تغیر کردند و این خواست خدا بود که من زودتر بیرون بیایم و بلافاصله کاری بیابم چه اینت پاپوش بود یا نه به هر حال یک ماه بعد همه باید از آنجا میرفتند حتی خود دانشجویان هم باید مکان دیگری برای خوابگاه میافتند

چند وقت بعد برای انجام امور اداری خاصی به شرکتی رفتم همان فرد آنجا بود  خطایش را برویش نیاوردم سلام و احوالپرسی

گفت  به شهر خودشان برگشته  و از تحصیل بخاطر هزینه ای خوابگاه ودانشگاه انصراف داده و الان او هم بخاطر یک مشکل خاص اداری برگشته تا انصرافش را اعلام کند

تنها مطلبی که میتوانستم برای دلداریش بگویم این بود : گاهی تصمیماتی میگیرم و مصمم به اجرایش هستیم اما مثل یک حباب بر بالای سرمان از بین میرود و گاهی هیچ تصمیم خاصی نداری اما خو بخود بدون آنکه متوجه باشیم تصمیمهایی گرفته میشود و این تصمیم گیرنده خداست  این قول امام صادق (ع) است خدا را در این تصمیم گیریها ببینید  این هم قسمت الهی بود که برای کار دیگری بروی و نگران باش و ......

*********************

ختم سوره واقعه  به این معنا نیست که حتما روزیشما ازیک یا دو یکشبه به صد برسد

ممکن است این روزی آرامشی باشد که شما را بهرمند نماید ولی دیگران با چه با داشتن ثروت و یا نداشتنش 

نه تنها آرامش بلکه همیشه در موجی از تلاطم و طوفان هم گرفتار باشند

قسمت کننده  روزی خود فرموده از آسمان نازل میشود  و با رعایت موازین خاص بهره بیشتر ی فر وفرستاده میشود

همین چند هفته قبل کاری را یافتم  حتی برای تک تک در آمدش نقشه کشیدم  اما یک حادثه برای کارفرما باعث شد آن کارخانه تعطیل شود

این بدبیاری نیست  بدشانسی نیست

شاید قرار بود اتفاق بسیار ناگواری رخ دهد که خداوند با یک حادثه کوچکتر مانع شدند  حتی این کار مخاطرات زیادی داشت که تصمیم به استخاره گرفتم چند بار بد آمد به خود گفتم قبول دارم خدایا من به راحتی میتوانم با تو سخن بگویم هر بار قرآن را باز میکنم برایم سخن میگویی از هر مطلب که بخواهم راهنمایی میکنی اما اینبار نمیتوانم به سخنت گوش دهم  من باید به این مکان بروم

باوجود همه سختیهایش با وجود همه دردسرهایش مگر مرد م آدم  نیستند منم هم یکی مثل همه آنها

ولی خیلی عجیب بود که در شروع کار  آنجا تعطیل شد بخاطر قطع انگشتان یک بنده خدا

گاهی همه تلاشت را برای تغیر میکنی اما تغیری رخ نمیدهد و این دیگر نه دست من است نه دیگران  این حکمت نادانسته عقلی  و اسرار الهی است





ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 34
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 30
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 197
  • بازدید کلی : 3,150